سفارش تبلیغ
صبا ویژن
3  زندگی شبحی  4

سر انگشتان (چهارشنبه 85/5/18 :: ساعت 3:9 عصر )

انگشتانم را از هم باز می کنم

مانند همیشه خیره میشوم بشان

چشمانم خیسند

سر انگشتانم مشتاقند به طرف چشمانم

بروند

اما من آنها را سفت نگه داشتم

آخر آنها خونیند

برای همین به آنها خیره ام

آنها همیشه همین شکلند

و

حکم من خیرگی تا ابد به آنهاست

و

شرط خیرگی

خون

است!

ای کاش این شرط بود

مرگ!!!!!!!!!!!!!!!!!


¤ نویسنده: دوشیزه شوکران



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 7
مجموع بازدیدها: 151063
 

»» درباره خودم
زندگی شبحی
دوشیزه شوکران
من هستم عنصرمرگ.من هستم دخترمرگ.من هستم شوکران،سبز هم چون پیش از مرگ وسرد هم چون پس از مرگ،و زیبا هم چون گیاهی زیبا،به اندازه ی زیبایی مرگ.
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» دوستان من
 

»» وضعیت من در یاهو
 

»» آهنگ وبلاگ